از شیر گرفتن جیگرم
چه روز خوبی بود روزی که مسئول آزمایشگاه جواب آزمایش بارداریم رو مثبت اعلام کرد... خیلی هیجان زده بودم... انگار تموم دنیا رو به من داده بودن... حس زیبای دوباره مادر شدن .. اونقدر خوشحال بودم که هر روز باهاش حرف می زدم... دیگه شده بود مونس و هم رازم، جزئی از وجودم... اونم باهام تو روزای خوشی و ناراحتی همدردی می کرد و با ورجه وورجه کردن تو بطنم اظهار وجود میکرد و یه جورایی نشون میداد که تنها نیستم و باز هم دارم مادر میشم ... ر وزی که به دنیا اومدی زیباترین روز زندگیم بود هر چند خیلی درد و سختی کشیده بودم اما بعد از دیدن چهره ماه و ظرافت تن و بدن و دستاش...
نویسنده :
مامانی و آجی نیلوفر
13:23